سکانس اول:
قهرمانی تیم امید نساجی در بالاترین سطح کشور در حضور تیمهایی همچون تراکتور، سپاهان و فولاد توسط ابراهیم مرادی و همکارانش…
سکانس دوم:
شوآف قرارداد با ۱۲ بازیکن امید نساجی برای حضور در بزرگسالان (شنیده شده بدون هماهنگی با ساکت الهامی)
سکانس سوم:
بحث و جدل میان لیست بازیکنان ورودی امید نساجی
سکانس چهارم:
استوریهای ابراهیم مرادی در خصوص مدیریت ضعیف باشگاه و تحمیل بازیکن به تیم
سکانس پنجم:
صعود مقتدرانه امید نساجی به جمع چهار تیم نهایی لیگ برتر علیرغم تمامی کمبودهایی که بر خلاف سال گذشته به تیم وارد شده بود و در نهایت استعفای ابراهیم مرادی در حمایت از بازیکنانش
سکانس ششم:
وساطت رحیم دستنشان (احتمالاً با هماهنگی مدیریت) به همراه رضا تقوی به منظور بازگشت ابراهیم مرادی به تیم پیش از بازی حساس با فولاد
سکانس هفتم:
تونل بازیکنان امید و حضور ابراهیم مرادی میان تشویق بازیکنان و پیشکسوتان نساجی
سکانس هشتم:
موافقت با استعفای ابراهیم مرادی در حالیکه همان روز با وساطت رحیم دستنشان به تمرینات بازگشته بود
سکانس نهم:
اسماعیل اسماعیلی پس از تجربه دستیاری و سرپرستی بزرگسالان نساجی حالا سرمربی امید نساجی شد در طی کمتر از یکسال
بر کسی پوشیده نیست که ابراهیم مرادی بزرگترین و مهمترین سرمایه مازندران و نساجی است و بسیاری او را همچون مرحوم نادر دستنشان از مربیان باهوش میدانند. او که در چند هفته گذشته جایزه بهترین مربی استان را دریافت کرد پیش از بازی حساس با فولاد کنار گذاشته شد. در ستایش ابراهیم مرادی نیازی به نوشتن و کنار هم چیدن کلمات نیست چرا که نتایج و سبک بازیهای او گواه تمام قضایاست. او امیدهای نساجی را با چنگ و دندان در بالاترین سطح کشور قرار داد آن هم نه یکسال بلکه دو سال متوالی. او مقابل فساد ایستاد، حامی بازیکنانی بود که از قشر کارگری شهر بودند. تکلیف ابراهیم مرادی مشخص است، او قهرمان داستانیست که برخی بومیانش بزرگترین خائنین تاریخ نساجی بودند…
رحیم دستنشان هم در این بازی بازنده بزرگی بود. پدر معنوی نساجی که عملاً در این اتفاق شان و منزلتش متاسفانه حفظ نشد و ریش سفیدی و وساطتش در این میان بیاعتبار ماند. ابراهیم مرادی برخلاف تصمیمش برای استعفا در برابر بزرگی و جایگاه آقا رحیم دستنشان به تیم برگشت.
و اما اسماعیل اسماعیلی
اگر روزی خبری منتشر شود که او در تیم ماساژورهای نساجی فعالیت میکند هم تعجب نخواهیم کرد. او در همین فصل در سه پست مختلف حضور داشته تا نشان دهد نقش موثر و قابل اتکایی در تیم ندارد و فقط مهرهای برای پوشش است. اسماعیل اسماعیلی قدر خود را ندانست و حالا متاسفانه عروسکگردانها در حال اجرا یک نمایش هستند. نمایشی که رحیم دستنشان هم یک مهره از بازی شده باشد بسیار غمانگیز است. امیدهای این شهر را به تیم راه نمیدهند و دسته دسته بازیکنان بیکیفیت میآیند و بدون حتی یک گل از تیم خارج میشوند.
اگر در برابر این اتفاق سکوت کردی، توام در کلید نابودی نساجی نقش خواهی داشت…
تحریریه پایگاه خبری تحلیلی نساجی اسپرت